انتظار
انتظار وظایف سنگینی دارد
امام خمینی در نقد دیدگاههای فوق معتقدند که تقیه مربوط به فروع است اما برای حفظ اصول اسلام و حیثیت اسلام جای تقیه نیست.[۱۲] و تاکید میکنند که آیا باید از اجرای احکام اسلام در این هزار و دویست سال گذشته دست برداریم و ممکن است تا هزار سال دیگر هم ظهور نباشد. این تعطیلی احکام و اسلام را چگونه میتوان پذیرفت؟ در تعریف مفهوم انتظار، معتقدند که منتظر اگر فقط وظیفه دعا را برای خودش متصور است و تکلیف دیگری احساس نمیکند، منتظر واقعی نیست و حتی اگر فقط به وظایف شرعی خود عمل کند باز هم منتظر واقعی نیست زیرا قرار نیست امام زمان عج برای برقراری حکومت جهانی معجزه بکند.لذا معتقدند:
البته این پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمیتوانیم بکنیم، اگر میتوانستیم میکردیم… ضرورت اسلام و قرآن تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم. اما نمیتوانیم بکنیم، چون نمیتوانیم بکنیم باید او بیاید تا بکند، اما ما باید فراهم کنیم کار را، فراهم کردن اسباب اینست که کار را نزدیک بکنیم، کا را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت(ع).[۱۳]
علی شریعتی نفس انتظار را اعتراض به وضع موجود مینامد و کسی که از حال خوشنود است را منتظر نمیداند. انتظار از نظر وی ایمان به آینده و لازمهاش انکار حال است.[۱۴]